(مصدر ) ۱ - صمیمی و یکرو شدن. ۲ - سر و صورت گرفتن منظم گشتن . ۳ - متفق شدن بی خلاف گشتن .
یکرویه شدن
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
فیصله یافتن، دارای یک روی و یک جهت گشتن و سامان یافتن.
یکرویه شد: فیصله یافت و دارای یک روی و یک جهت گشت و سامان یافت.
( گزیده تاریخ بیهقی، خطیب رهبر، چاپ پنجم، ۱۳۷۲، ص ۲ )
( گزیده تاریخ بیهقی، خطیب رهبر، چاپ پنجم، ۱۳۷۲، ص ۲ )
کلمات دیگر: