کلمه جو
صفحه اصلی

ریمان

فرهنگ فارسی

فراهم آمدن سر جراحت از به شدن

لغت نامه دهخدا

ریمان. [ رَ ی َ ] ( ع مص ) فراهم آمدن سر جراحت از به ْ شدن. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). فراهم آمدن سر جراحت. ( المصادر زوزنی ). || مهربانی کردن. ( دهار ) ( المصادر زوزنی ).

رئمان. [ رِءْ ] ( ع مص ) رأم. ( منتهی الارب ) ( از متن اللغة ). رجوع به رأم شود.

دانشنامه عمومی

ریمان (دهانه). ریمان (دهانه) یک دهانه برخوردی در ماه است.
این دهانه ۲ دهانه اقماری دارد.

پیشنهاد کاربران

أسم است در شاهنامه


کلمات دیگر: