بی غلطی، بی خطایی، بی لغزشی
بی خطایی
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
حالت و کیفیت بی خطا ٠ خطا نکردن ٠ اشتباه نکردن ٠
لغت نامه دهخدا
بی خطایی. [ خ َ ] ( حامص مرکب ) حالت و کیفیت بی خطا. خطا نکردن. اشتباه نکردن :
چون کز تو وفاست بیوفایی
پیش تو خطاست بیخطایی.
چون کز تو وفاست بیوفایی
پیش تو خطاست بیخطایی.
نظامی.
کلمات دیگر: