کلمه جو
صفحه اصلی

یکسان بودن

فرهنگ فارسی

(مصدر ) ۱- همانندبودن . ۲- برابربودن . ۳- مساوی بودن بی تفاوت بودن . ۴- یکنواخت بودن .

پیشنهاد کاربران

مو نزدن

[عا. ] ذرّه ای عدم تشابه و اختلاف نداشتن. عینهو چیزی بودن. کپی چیزی بودن�"ایوان هو" هنرمندی است که نقاشی های او با واقعیت مو نمی زنند. [باشگاه خبرنگاران، ۱۶ مهر ۱۳۹۳ خورشیدی]�


کلمات دیگر: