کلمه جو
صفحه اصلی

خدای داد

فرهنگ فارسی

بن ملوخان وی یکی از دو پسر ملوخان از روسای هند است که در معیت محمود خان با امیر تیمور گورکان جنگید و از امیر تیمور شکست خورد که سرانجام این شکست سقوط دهلی و فرار سلطان محمود خان بود .

لغت نامه دهخدا

خدای داد. [ خ ُ ] ( ن مف مرکب ) خداداد. رجوع به خداداد شود.

خدای داد. [ خ ُ ] ( اِخ ) نام یکی از بزرگان دربار بابر است. توضیح آنکه بابر در 25 شعبان سال 860 هَ.ق. بقصد طواف مرقد امام رضا ( ع ) مدتی در باغ سفید بمشهد منزل گزید و بعد بباغ مختار رفت و ماه صیام را در آنجا گذراند و عید صیام را نیز در مشهد گرفت و برتق و فتق کار ضعفاء همت گذاشت «در خلال این احوال چند نوبت میان امراء و ارکان دولت صورت مخالفت روی نمود و این معنی موجب ملال خاطر آن مهر سپهر سلطنت و استقلال گشت. گاهی بلطف وگاهی بعنف ایشان را ملامت می فرمود. لاجرم امرای عظام بصلح و صفا راضی شده از یکطرف امیر خدای داد و امیر شیرحاجی و پهلوان حسین دیوانه از جانب دیگر امیر شیخ ابوسعید و برادر امیر حسین علی و خواجه وجیه الدین سمنانی بروضة منوره قدوه خاندان پیغمبر آخرالزمانی درآمدند و لوازم عهد و پیمان در میان آوردند که مدت العمرنسبت بیکدیگر بد نیندیشند و در مقام خلاف و نفاق نباشند». ( از حبیب السیر چ کتابخانه خیام ج 3 ص 56 ).

خدای داد. [ خ ُ ] ( اِخ ) ابن ملوخان. وی یکی از دو پسر ملوخان ؛ از رؤسای هند است که در معیت محمودخان با امیر تیمور گورکان جنگید و از امیر تیمور شکست خورد که سرانجام این شکست سقوط دهلی و فرار سلطان محمودخان بود. بر اثر فرار آنها، هر دو پسر ملوخان بدست امیر تیمور افتادند. یکی از آن دو پسر سیف نام داشت و لقبش ملک اشرف بود و دیگری خدای داد که همین شخص مورد بحث است. این دو در شب سقوط دهلی گردن به اسیری گذاردند و صبح چهارشنبه ،یعنی روز بعد چون امیر تیمور بدروازه میدان شتافت و در عیدگاه سراپرده و خرگاه برافراشت و سادات و قضات و اکابر و اشراف دهلی بخدمتش روی نهادند، فضل اﷲ بلخی که نایب ملوخان بود با اهل دیوان «بملازمت مبادرت نمود و ملحوظ یمن عنایت خسروانه گشت و بجان امان یافت ». ( از حبیب السیر چ کتابخانه خیام ج 3 ص 477 ).

خدای داد. [ خ ُ ] (اِخ ) ابن ملوخان . وی یکی از دو پسر ملوخان ؛ از رؤسای هند است که در معیت محمودخان با امیر تیمور گورکان جنگید و از امیر تیمور شکست خورد که سرانجام این شکست سقوط دهلی و فرار سلطان محمودخان بود. بر اثر فرار آنها، هر دو پسر ملوخان بدست امیر تیمور افتادند. یکی از آن دو پسر سیف نام داشت و لقبش ملک اشرف بود و دیگری خدای داد که همین شخص مورد بحث است . این دو در شب سقوط دهلی گردن به اسیری گذاردند و صبح چهارشنبه ،یعنی روز بعد چون امیر تیمور بدروازه ٔ میدان شتافت و در عیدگاه سراپرده و خرگاه برافراشت و سادات و قضات و اکابر و اشراف دهلی بخدمتش روی نهادند، فضل اﷲ بلخی که نایب ملوخان بود با اهل دیوان «بملازمت مبادرت نمود و ملحوظ یمن عنایت خسروانه گشت و بجان امان یافت ». (از حبیب السیر چ کتابخانه ٔ خیام ج 3 ص 477).


خدای داد. [ خ ُ ] (اِخ ) نام یکی از بزرگان دربار بابر است . توضیح آنکه بابر در 25 شعبان سال 860 هَ .ق . بقصد طواف مرقد امام رضا (ع ) مدتی در باغ سفید بمشهد منزل گزید و بعد بباغ مختار رفت و ماه صیام را در آنجا گذراند و عید صیام را نیز در مشهد گرفت و برتق و فتق کار ضعفاء همت گذاشت «در خلال این احوال چند نوبت میان امراء و ارکان دولت صورت مخالفت روی نمود و این معنی موجب ملال خاطر آن مهر سپهر سلطنت و استقلال گشت . گاهی بلطف وگاهی بعنف ایشان را ملامت می فرمود. لاجرم امرای عظام بصلح و صفا راضی شده از یکطرف امیر خدای داد و امیر شیرحاجی و پهلوان حسین دیوانه از جانب دیگر امیر شیخ ابوسعید و برادر امیر حسین علی و خواجه وجیه الدین سمنانی بروضة منوره ٔ قدوه خاندان پیغمبر آخرالزمانی درآمدند و لوازم عهد و پیمان در میان آوردند که مدت العمرنسبت بیکدیگر بد نیندیشند و در مقام خلاف و نفاق نباشند». (از حبیب السیر چ کتابخانه ٔ خیام ج 3 ص 56).


خدای داد. [ خ ُ ] (ن مف مرکب ) خداداد. رجوع به خداداد شود.


دانشنامه عمومی

جنرال خدایداد یکی از سیاست مداران افغانستان، در سال ۱۳۳۴خورشیدی، در ولسوالی شهرستان، ولایت اروزگان یا امروزه ولایت دایکندی به دنیا آمد.تحصیلات ابتدایی را در مکتب ابتداییه در ولسوالی شهرستان در سال ۱۹۶۷خورشیدی، تکمیل کرد. در آن زمان، مردم هزاره به دلیل تبعیض قبیله ای در کشور به سختی به تحصیلات عالی در کابل راه می یافتند. مناطق هزاره ها تحت فشار عظیم دولت قرار داشت و او با مشکلات زیاد مکتب عالی نظامی را در کابل به پایان رسانید. بعداً تحصیلات عالی خود را در آکادمی ملی، آکادمی نظامی هندوستان و آکادمی نظامی فرونزای مسکو به پایه اکمال رسانید.
جنرال خدایداد در سالهای ۱۳۵۶خورشیدی الی ۱۳۷۱خورشیدی در صف اردوی ملی افغانسان قرار داشت و در پست های بلند نظامی ایفای وظیفه نمود و موفق به دریافت ۵۲ مدال گردید.
جنرال خدایداد در سال ۱۳۷۱خورشیدی در اولین حکومت مجاهدین در پست وزیر امنیت ملی تعیین شد بعدتر از این پست استعفا داد و به بریتانیا سفر کرد و در آن جا در میان مهاجران به فعالیت های سیاسی پرداخت.
جنرال خدایداد در سال ۱۳۸۴خورشیدی معین وزارت مبارزه با مواد مخدر مقرر گردید و در سال ۱۳۸۶خورشیدی سرپرست این وزارت گردید.


کلمات دیگر: