قبر مدفن
خانه ٔ گور
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خانه گور. [ ن َ / ن ِ ی ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قبر. مدفن. گور :
کشته عشق را فنا مظهر جلوه بقاست
خانه ٔگور بهر مرد آئینه جهان نماست.
خانه گور و چراغ ؛ کنایه از خرج بیموقع نمودن است چه در خانه گور چراغ سوختن فایده معتدبه نمی بخشد. ( آنندراج ).
کشته عشق را فنا مظهر جلوه بقاست
خانه ٔگور بهر مرد آئینه جهان نماست.
شوکت ( از آنندراج ).
- امثال :خانه گور و چراغ ؛ کنایه از خرج بیموقع نمودن است چه در خانه گور چراغ سوختن فایده معتدبه نمی بخشد. ( آنندراج ).
کلمات دیگر: