داماد کردن
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
زن دادن پسری را
لغت نامه دهخدا
دامادکردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) زن دادن پسری را. زن گرفتن و جشن عروسی بپا کردن برای او :
شب زفاف کم از صبح پادشاهی نیست
بشرط آنکه پسر را پدر کند داماد.
شب زفاف کم از صبح پادشاهی نیست
بشرط آنکه پسر را پدر کند داماد.
؟
کلمات دیگر: