( خانه آئینه ) آئینه خانه .
خانه ٔ ائینه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( خانه آئینه ) خانه آئینه. [ ن َ / ن ِ ی ِ ن َ/ ن ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آئینه خانه. ( آنندراج ) :
این خانه که چون چشم بود معدن نور
از آینه اش دیده بد بادا دور
در خانه آئینه چو شه بنشیند
شمعی است که جاکند بفانوس بلور.
این خانه که چون چشم بود معدن نور
از آینه اش دیده بد بادا دور
در خانه آئینه چو شه بنشیند
شمعی است که جاکند بفانوس بلور.
یحیی کاشی ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: