کلمه جو
صفحه اصلی

دالستان

لغت نامه دهخدا

دالستان . [ ل ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان ساوه . واقع در 13000گزی جنوب ساوه و دارای 31 سکنه است و محل قشلاقی چند خانوار از ایل بغدادی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).


دالستان . [ ل ِ ] (اِخ ) نام موضعی به گلیجان رستاق ساری در مازندران . (مازندران و استرآبادرابینو ص 121 بخش انگلیسی و ترجمه ٔ آن کتاب ص 162).


دالستان. [ ل ِ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان ساوه. واقع در 13000گزی جنوب ساوه و دارای 31 سکنه است و محل قشلاقی چند خانوار از ایل بغدادی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

دالستان. [ ل ِ ] ( اِخ ) نام موضعی به گلیجان رستاق ساری در مازندران. ( مازندران و استرآبادرابینو ص 121 بخش انگلیسی و ترجمه آن کتاب ص 162 ).

دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۴°۵۵′۰۹″ شمالی ۵۰°۲۲′۳۱″ شرقی / ۳۴٫۹۱۹۱۷°شمالی ۵۰٫۳۷۵۲۸°شرقی / 34.91917; 50.37528
دالستان روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان ساوه در استان مرکزی ایران.
این روستا در دهستان قره چای قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۳۸ نفر (۵۱ خانوار) است.


کلمات دیگر: