مشاور شدن . طرف مشورت قرار گرفتن
رای زن شدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
رای زن شدن. [ زَ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) مشاور شدن. طرف مشورت قرار گرفتن. مورد مشاوره گردیدن :
سپاهی و شهری شدند انجمن
زن و کودک و مرد شد رای زن.
سر هفته شد با پدر رای زن.
سپاهی و شهری شدند انجمن
زن و کودک و مرد شد رای زن.
فردوسی.
از آن پس برای دلارای زن سر هفته شد با پدر رای زن.
فردوسی.
کلمات دیگر: