دالق. [ ل ِ ] ( ع ص ) سیف دالق ؛ شمشیر بآسانی برآینده از نیام. ( منتهی الارب ).
دالق. [ ل ِ ] ( اِخ ) لقب عماربن زیادالعیسی و این لقب او را بسبب بسیاری غلط داده اند. ( منتهی الارب ).
دالق. [ ل ِ ] ( اِخ ) لقب عماربن زیادالعیسی و این لقب او را بسبب بسیاری غلط داده اند. ( منتهی الارب ).