کلمه جو
صفحه اصلی

ذوالقاره

لغت نامه دهخدا

( ذوالقارة ) ذوالقارة. [ ]( اِخ ) یکی از قریةهائی که دومة و سکامة نیز از آنهاست و جمعیت ذوالقارة از همه کمتر است و بالای کوهی است و در آن دژ بلندی است. ( از معجم البلدان یاقوت ).

ذوالقارة. [ ](اِخ ) یکی از قریةهائی که دومة و سکامة نیز از آنهاست و جمعیت ذوالقارة از همه کمتر است و بالای کوهی است و در آن دژ بلندی است . (از معجم البلدان یاقوت ).



کلمات دیگر: