مرکب از دامن بمعنی قسمت سفلای قدامی جامه و کده
دامن کده
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
دامنکده. [ م َ ک َ دَ / دِ ] ( اِ مرکب ) ( از: دامن ، بمعنی قسمت سفلای قدامی جامه + کده بمعنی خانه و سرا و جای و محل ) بر روی هم اصطلاحاً معنی داخل دامن و درون دامن دارد :
حیرت همه دم بکار نادانیهاست
کلفت اثر بهار نادانیهاست
آئینه آگهی بدامن کده نیست
خاکت بسر ار غبار نادانیهاست.
حیرت همه دم بکار نادانیهاست
کلفت اثر بهار نادانیهاست
آئینه آگهی بدامن کده نیست
خاکت بسر ار غبار نادانیهاست.
میرزابیدل.
کلمات دیگر: