ذوالشمالین . [ ذُش ْ ش ِ ل َ ] (اِخ ) لقب عبداﷲبن عمربن فضلةالخزاعی المکّی است . و او درک صحبت رسول صلوات اﷲ علیه کرده است . و از آن او را ذوالشمالین گویند که به هر دو دست کار می کرد. (از انساب سمعانی ).
ذوالشمالین
لغت نامه دهخدا
ذوالشمالین . [ ذُش ْ ش ِ ل َ ] (اِخ ) لقب عمربن عمرو. صحابی است واو در غزوه ٔ بدر شهید شد. (از قاموس الاعلام ترکی ).
ذوالشمالین. [ ذُش ْ ش ِ ل َ ] ( اِخ ) سیوطی در المزهرگوید: او ذوالیدین است و هو صاحب الحدیث فی السهو.
ذوالشمالین. [ ذُش ْ ش ِ ل َ ] ( اِخ ) لقب عبداﷲبن عمربن فضلةالخزاعی المکّی است. و او درک صحبت رسول صلوات اﷲ علیه کرده است. و از آن او را ذوالشمالین گویند که به هر دو دست کار می کرد. ( از انساب سمعانی ).
ذوالشمالین. [ ذُش ْ ش ِ ل َ ] ( اِخ ) عمارةبن عبدعمرو یا عمروبن عبد عمرو یا عمیربن عبد عمرو صحابی ، عم سائب مطعون. وی در غزوه بدر بشهادت رسید. رجوع به ذوالشمالین لقب عمربن عمرو شود.
ذوالشمالین. [ ذُش ْ ش ِ ل َ ] ( اِخ ) لقب عمربن عمرو. صحابی است واو در غزوه بدر شهید شد. ( از قاموس الاعلام ترکی ).
ذوالشمالین. [ ذُش ْ ش ِ ل َ ] ( اِخ ) لقب عبداﷲبن عمربن فضلةالخزاعی المکّی است. و او درک صحبت رسول صلوات اﷲ علیه کرده است. و از آن او را ذوالشمالین گویند که به هر دو دست کار می کرد. ( از انساب سمعانی ).
ذوالشمالین. [ ذُش ْ ش ِ ل َ ] ( اِخ ) عمارةبن عبدعمرو یا عمروبن عبد عمرو یا عمیربن عبد عمرو صحابی ، عم سائب مطعون. وی در غزوه بدر بشهادت رسید. رجوع به ذوالشمالین لقب عمربن عمرو شود.
ذوالشمالین. [ ذُش ْ ش ِ ل َ ] ( اِخ ) لقب عمربن عمرو. صحابی است واو در غزوه بدر شهید شد. ( از قاموس الاعلام ترکی ).
ذوالشمالین . [ ذُش ْ ش ِ ل َ ] (اِخ ) سیوطی در المزهرگوید: او ذوالیدین است و هو صاحب الحدیث فی السهو.
ذوالشمالین . [ ذُش ْ ش ِ ل َ ] (اِخ ) عمارةبن عبدعمرو یا عمروبن عبد عمرو یا عمیربن عبد عمرو صحابی ، عم ّ سائب مطعون . وی در غزوه ٔ بدر بشهادت رسید. رجوع به ذوالشمالین لقب عمربن عمرو شود.
کلمات دیگر: