زبش. [ زِ ] ( اِخ ) ایالتی است در شمال مجارستان در دائره واقع در پشت رود تیس. محدود است از شمال به گالیسی و از مشرق به ساروس ، از جنوب به ایالتهای ابواجفار، ترنا و گومور و از غرب به ایالت لبتو. مساحت آن 1404 میل مربع و سکنه آن 175 هزار تن اند و مرکز آن ، لویتشو است. قسمت بیشتر این سرزمین را کوههای «کارپات » فرا گرفته و دارای معدن های آهن و مس و آبهای معدنی بسیار است و کشت کتان در آن رواج دارد. ( از دائرة المعارف بستانی ).
زبش
لغت نامه دهخدا
زبش. [ زِ ] ( اِخ ) ایالتی است در شمال مجارستان در دائره واقع در پشت رود تیس. محدود است از شمال به گالیسی و از مشرق به ساروس ، از جنوب به ایالتهای ابواجفار، ترنا و گومور و از غرب به ایالت لبتو. مساحت آن 1404 میل مربع و سکنه آن 175 هزار تن اند و مرکز آن ، لویتشو است. قسمت بیشتر این سرزمین را کوههای «کارپات » فرا گرفته و دارای معدن های آهن و مس و آبهای معدنی بسیار است و کشت کتان در آن رواج دارد. ( از دائرة المعارف بستانی ).
زبش . [ زَ ] (اِ) بطیخ زقی است . (تحفه ) (فهرست مخزن الادویه ). بطیخ زقی هندی است و بطیخ سندی نیز گویند. بپارسی خربزه ٔ هندی گویند و به تبریزی هندوانه و به شیرازی خیار کدو. و بهترین وی شیرین آبدار بود. طبیعت وی سرد و تر است . در دوم نافع بود. جهت مرضهای گرم و تبهای محرقه و مزاجهای گرم . تشنگی بنشاند و چون با سکنجبین بیاشامند بول براند. و مثانه بشوید و آب وی چون با قند بخورند تبرید زیاده کند و مضر بود پیران و مزاجهای سرد را. و خونی بد ازوی حاصل شود در جگر. و بلغم انگیزد. و مصلح وی قند بود یا عسل ، یا با وی خورند یا بعد از وی . (اختیارات بدیعی : بطیخ زقی ). رجوع به تحفه ٔ حکیم مؤمن شود.
زبش . [ زِ ] (اِخ ) ایالتی است در شمال مجارستان در دائره ٔ واقع در پشت رود تیس . محدود است از شمال به گالیسی و از مشرق به ساروس ، از جنوب به ایالتهای ابواجفار، ترنا و گومور و از غرب به ایالت لبتو. مساحت آن 1404 میل مربع و سکنه ٔ آن 175 هزار تن اند و مرکز آن ، لویتشو است . قسمت بیشتر این سرزمین را کوههای «کارپات » فرا گرفته و دارای معدن های آهن و مس و آبهای معدنی بسیار است و کشت کتان در آن رواج دارد. (از دائرة المعارف بستانی ).