نعت از شادی رسانیدن رساننده شادی
شادی رسان
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
شادی رسان. [ رَ / رِ ] ( نف مرکب ) نعت از شادی رسانیدن. رساننده ٔشادی. شادی بخش. شادی ده :
زردی زر شادی دلهاست من شادم از آنک
سکه رخ را زر شادی رسان آورده ام.
زردی زر شادی دلهاست من شادم از آنک
سکه رخ را زر شادی رسان آورده ام.
خاقانی.
کلمات دیگر: