شاد بودن شاد شدن
شادی بردن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
شادی بردن. [ ب ُ دَ ] ( مص مرکب ) شاد بودن. شاد شدن :
گر در دهان دشمن و گر در کمند شیر
شادی برد ز کار کسی کاشنای تست.
گر در دهان دشمن و گر در کمند شیر
شادی برد ز کار کسی کاشنای تست.
سعدی ( غزلیات ).
کلمات دیگر: