کلمه جو
صفحه اصلی

سابوق

لغت نامه دهخدا

سابوق. ( اِ ) نام درختی است. آقطی ، بیلسان ، بیلاسان ، شبوقه ، خمان کبیر، یاس کبود. رجوع به دزی ج 1 ص 620 شود.


کلمات دیگر: