کلمه جو
صفحه اصلی

صاف گردیدن

فرهنگ فارسی

پاکیزه شدن

لغت نامه دهخدا

صاف گردیدن. [ گ َ دی دَ ] ( مص مرکب ) پاکیزه شدن. روشن شدن. تزهلق.


کلمات دیگر: