شاد دلی
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
شاد دل بودن
لغت نامه دهخدا
شاددلی. [ دِ ] ( حامص مرکب ) شاددل بودن :
خار غم در ره پس شاددلی ممکن نیست
کاژدها حاصر و من گنج گهر باز کنم.
خار غم در ره پس شاددلی ممکن نیست
کاژدها حاصر و من گنج گهر باز کنم.
خاقانی.
رجوع به شاد دل شود.کلمات دیگر: