کلمه جو
صفحه اصلی

شابورتزی

لغت نامه دهخدا

شابورتزی . [ ت َ ی / ی ی ] (ص نسبی ) نسبت به شابورتزه است که قریه ای از قرای مرو است . (انساب سمعانی ).


شابورتزی. [ ت َ ی / ی ی ] ( ص نسبی ) نسبت به شابورتزه است که قریه ای از قرای مرو است. ( انساب سمعانی ).

شابورتزی. [ ت َ ] ( اِخ ) ابوهریره سالم بن احرر. شیخی از اهالی قریه شابورتزه بود. ( انساب سمعانی ).

شابورتزی . [ ت َ ] (اِخ ) ابوهریره سالم بن احرر. شیخی از اهالی قریه ٔ شابورتزه بود. (انساب سمعانی ).



کلمات دیگر: