کلمه جو
صفحه اصلی

شاحط

لغت نامه دهخدا

شاحط. [ ح ِ ] ( ع ص ) دور: منزل شاحط؛ ای بعید. ( اقرب الموارد ).

شاحط. [ ح ِ ] ( اِخ ) شهری است در یمن و آن را توابع بسیاری است. ( معجم البلدان ) :
قالوا لنا السلطان فی شاحط
یأتی الزنا فی موضع الغائط
قلت هل السلطان اعلامها
قالوا بل السلطان من هابط.
زیدبن الحسن الاخاطی ( از معجم البلدان ).

شاحط. [ ح ِ ] (اِخ ) شهری است در یمن و آن را توابع بسیاری است . (معجم البلدان ) :
قالوا لنا السلطان فی شاحط
یأتی الزنا فی موضع الغائط
قلت هل السلطان اعلامها
قالوا بل السلطان من هابط.

زیدبن الحسن الاخاطی (از معجم البلدان ).



شاحط. [ ح ِ ] (ع ص ) دور: منزل شاحط؛ ای بعید. (اقرب الموارد).



کلمات دیگر: