کلمه جو
صفحه اصلی

شادان کردن

فرهنگ فارسی

شاد کردن اجذال

لغت نامه دهخدا

شادان کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) شاد کردن. اجذال :
شادان جز او را که کند از جانور سیم و زرش
بیطاعتی میراث داد این را ز ملک ظاهرش.
ناصرخسرو.


کلمات دیگر: