کلمه جو
صفحه اصلی

ساباغان

لغت نامه دهخدا

ساباغان. ( اِخ ) دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه شهرستان مشهد، که در25 هزارگزی شمال باختری مشهد، در کنار راه شهر طوس قرار دارد. زمین آن جلگه ای و هوای آن معتدل است و 79تن سکنه دارد که شغل آنان زراعت و مالداری است. از آب رودخانه مشروب میشود و محصول غلات و تریاک دارد. راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

ساباغان. ( اِخ ) رجوع به صباغان شود.

ساباغان . (اِخ ) دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه ٔ شهرستان مشهد، که در25 هزارگزی شمال باختری مشهد، در کنار راه شهر طوس قرار دارد. زمین آن جلگه ای و هوای آن معتدل است و 79تن سکنه دارد که شغل آنان زراعت و مالداری است . از آب رودخانه مشروب میشود و محصول غلات و تریاک دارد. راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).


ساباغان . (اِخ ) رجوع به صباغان شود.



کلمات دیگر: