( صفت ) پارچه ای که تارهای زر در آن بکار برده باشند زرکش .
زر مفتول و مجلسی بیاراستند از در و جواهر بر فرشهائ از زر کشیده شده .
زر مفتول و مجلسی بیاراستند از در و جواهر بر فرشهائ از زر کشیده شده .
زر کشیده . [ زَ رِ ک َ / ک ِ دَ / دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زر مفتول . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : و مجلسی بیاراستند از در و جواهر فرشهاء از زر کشیده بافته . (تاریخ بخارا، یادداشت ایضاً).