کلمه جو
صفحه اصلی

سازند

فارسی به انگلیسی

formation


فرهنگ فارسی

تمرکز انرژی صوتی که در طیف‌نگاشت به‌صورت نوارهای افقی تیره دیده می‌شود و تأثیر شکل مجرای گفتار در جریان هوا را نشان می‌دهد


دانشنامه عمومی

سازند (به انگلیسی: Formation) مهم ترین واحد تقسیمات سنگ شناسی و واحد سنگی اصلی چینه شناسی است و شامل مجموعه لایه هایی است که صفات مشخص سنگ شناسی دارند. بالا و پایین یک سازند مشخص است ولی ضخامت آن حد معینی ندارد. به طور کلی سازند به مجموع لایه هایی گفته می شود که دارای ترکیب سنگ شناسی مشخص بوده و در سطح نسبتاً وسیعی گسترش و امتداد داشته، حد فاصل آن با لایه های زیرین و بالایی کاملاً مشخص باشد، همچنین زمان رسوب گذاری در طول امتداد آن یکسان و قابل نقشه برداری باشد.
یک سازند ممکن است یک یا چند بخش (عضو) داشته باشد. همچنین گاهی چند سازند یک گروه را تشکیل می دهند.
برخی از ویژگی های سازندها مانند سن، نوع فسیل، جنس، پیوستگی، ضخامت، رنگ و ... تا حدودی مشترک است. در این میان سن و نوع فسیل سازند از اهمیت بیشتری برخوردار است. ممکن است برخی از این ویژگی ها در یک سازند مشترک نباشد. به طور مثال سازند آسماری در میدان نفتی اهواز و مارون دارای ضخامت های متفاوتی است. اما به دلیل آن که سایر ویژگی های سازند همچنان در میدان های مختلف یکسان است، آن را یک سازند واحد می شناسند.

پیشنهاد کاربران

سازند. دانش و کاربرد ابزار، فنون و مهارت ها؛ نظام ها و شیوه های سازماندهی یا تولیدات ذهنی و مادی برآمده از این نظام ها می باشد. مترادفِ این واژه در زبان انگلیسی Technology می باشد، واژه سازند با توجه به تغییر معنای کلمه تکنولوژی از آغاز خود و با استفاده از توان درون نهفته زبان فارسی به برون راه نموده است. برای معنای اولیه این واژه که در یونان باستان رواج پیدا کرده، می توان در زبان فارسی به کلمات ساز، کلک، نیرنگ و نقش اشاره نمود، که همگی به معنای اولیه این واژه که بیشتر معنا و کارکردی ذهنی دارد نزدیک می باشد.
برای اطلاعات بیشتر می توانید به نوشتار «سازند؛ معادلی برای مفهوم تکنولوژی» قرار داده شده در درگاه موسسه طرح هزاره مراجعه کنید:
http://www. vision1404. com/fa/newsdetail/10309/

ترکیب
نقش
تکنولوژی
فرمول و . . .
تماماً به معنی سازند اشاره دارند. .

واژه ی �سازند� را می توان بجای واژه ی از ریشه لاتینی �فرماسیون� ( formation ) در چارچوب اقتصادی ـ اجتماعی آن برای دوره های بلند تاریخی: �برده داری�، �خاوندی�، �سرمایه داری� و با اندک چشم پوشی �سوسیالیستی� بکار برد: �سازند برده داری�، . . .

از دید من، کاربرد واژه ی �سازند� برای چنان دوره های بلند تاریخی از �برده داری� گرفته تا �سرمایه داری�، دربرگیرنده تر و سزاوارتر از کاربرد واژه ی �سامانه� ( �system� ) است که این یک را نیز در چارچوب بسته تری می توان بجای �فرماسیون� بکار برد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
واژه ی �سازند� را همتراز با واژه ی از ریشه لاتینیِ �فرماسیون� ( farmation ) بکار برده ام که از دیدِ من از آرش و مانشی دربرگیرنده تر از واژه ی �سامانه�، همتراز با واژه ی از ریشه لاتینیِ �سیستم� ( system ) ، برخوردار است.

برگرفته از پی نوشت یادداشت �بهتر آن است از زخم شمشیر بمیریم تا از گرسنگی!� ب. الف. بزرگمهر ۱۸ آذر ماه ۱۳۹۵
https://www. behzadbozorgmehr. com/2016/12/blog - post_48. html


آلمانی/ انگلیسی / پارسی :
conceptualization / Begriffsbildung / چم سازی ( چم پردازی، چم سازَند )
در زبان آلمانی نیز Begriffsbildung از دو واژه زیر ساخته شده است:
Begriff =مفهوم، معنا = چم ( پارسی سره )
bildung =ساخت ( ساختار، سازند ) ، شکل گیری، ایجاد ( از کارواژه bilden به معنای ( ساختن، تشکیل دادن، ایجاد کردن ) می باشد ) که این واژه bildung در اینجا با formation در زبان انگلیسی هم معنا می باشد.
بنابراین واژگان پیشنهادیِ پارسی:
چم سازی ، چم پردازی، چم سازَند


کلمات دیگر: