کلمه جو
صفحه اصلی

عداوه

عربی به فارسی

دشمني , عداوت , شهامت , جسارت , کينه , خصومت , عمليات خصمانه


فرهنگ فارسی

دشمنی در دنبال کسی افتادن

لغت نامه دهخدا

عداوة. [ ع َ وَ ] (ع اِمص ) دشمنی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (قطرالمحیط). || (مص ) در دنبال کسی افتادن . (آنندراج ). || دندان به زهر خائیدن . (آنندراج ). || دندان زنی . (آنندراج ).


دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی عَدَاوَةٌ: دشمنی - ظلم - تجاوز
ریشه کلمه:
عدو (۱۰۶ بار)

پیشنهاد کاربران

دشمنی

دشمنی کردن


کلمات دیگر: