طرح کردن رخ : انداختن و زدن مهره ی آن ، بالکنایه ریختن قلعه و خراب کردن آن .
طرح کرده رخش خورنق را
فرس افکنده چرخ ازرق را
رخ و فرس هر دو اصطلاح شطرنج است.
معنی بیت : آن کوشک در زیبایی رخسار خورنق را زشت و نازیبا کرده بود و در بلندی چرخ کبود را شکست داده بود .
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص483 )
طرح کرده رخش خورنق را
فرس افکنده چرخ ازرق را
رخ و فرس هر دو اصطلاح شطرنج است.
معنی بیت : آن کوشک در زیبایی رخسار خورنق را زشت و نازیبا کرده بود و در بلندی چرخ کبود را شکست داده بود .
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص483 )