زدایی. [ زِ / زُ / زَ ] ( حامص ) زدایندگی. زدودن : اندوه زدایی ، انده زدایی ، غم زدایی ، گندزدایی.
زدایی
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد کاربران
بستگی داره کجا استفاده بشه
پاک کردن
رها کردن
جداکردن
پاک کردن
رها کردن
جداکردن
از بین بردن مثلا بیابان زدایی یعنی ازبین بردن بیابان
کلمات دیگر: