وادوسانیدن. [ دَ ] ( مص مرکب ) چسبانیدن. دوسانیدن. الزاق. ( زوزنی ). الصاق. متصل کردن دو چیز به یکدیگر: الملاحمة؛ چیزی به چیزی وادوسانیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). رجوع به دوسانیدن و دوسیدن شود.