کلمه جو
صفحه اصلی

ماران

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان بخش حومه شهرستان شهرضا است

لغت نامه دهخدا

ماران . (اِ) ج ِ مار یعنی مارها. || آهنگران . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).


ماران . (اِخ ) دهی از دهستان بخش حومه ٔ شهرستان شهرضا است که 311 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).


ماران . (اِخ ) یا سراب ماران نام رودی است به خره ٔ خزل نهاوند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).


ماران. ( اِ ) ج ِ مار یعنی مارها. || آهنگران. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ).

ماران. ( اِخ ) یا سراب ماران نام رودی است به خره خزل نهاوند. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

ماران. ( اِخ ) دهی از دهستان بخش حومه شهرستان شهرضا است که 311 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

دانشنامه عمومی

ماران ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
ماران (شهرضا)
ماران (فاریاب)
کوریجان (کبودرآهنگ)


کلمات دیگر: