( ماذیة ) ماذیة. [ ذی ی َ ] ( ع ص ، اِ ) می آسان فروشونده. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). آن می که آسان به گلو فرورود. ( مهذب الاسماء ). || زره نرم یا زره سفید. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). زره نرم و زره سپید درخشان. ( ناظم الاطباء ). زره نرم و فراخ. ( مهذب الاسماء ). || زن. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ).
ماذیه
لغت نامه دهخدا
ماذیة. [ ذی ی َ ] (ع ص ، اِ) می آسان فروشونده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). آن می که آسان به گلو فرورود. (مهذب الاسماء). || زره نرم یا زره سفید. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). زره نرم و زره سپید درخشان . (ناظم الاطباء). زره نرم و فراخ . (مهذب الاسماء). || زن . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
کلمات دیگر: