( اسم ) مونث ماثور جمع : ماثورات .
ماثوره
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( مأثورة ) مأثورة. [ م َءْ رَ ] ( ع ص ) مؤنث مأثور. ج ، مأثورات. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
- ادعیه مأثورة. رجوع به ادعیه شود.
- ادعیه مأثورة. رجوع به ادعیه شود.
دانشنامه عمومی
۱. نقل شده؛ منقول. ۲. ویژگی حدیثی که از زمان های قدیم از یکی به دیگری رسیده باشد.
کلمات دیگر: