کلمه جو
صفحه اصلی

واخوان کردن

لغت نامه دهخدا

واخوان کردن. [ خوا / خا ک َ دَ ] ( مص مرکب ) مقابله مسوده با اصل. مطابقه. معارضه. رجوع به مقابله کردن و واخوان شود. || دوباره خواندن. ( از یادداشتهای مؤلف ). || قپانی را با قپان دیگر درست و راست کردن. ( از یادداشتهای مؤلف ).


کلمات دیگر: