کلمه جو
صفحه اصلی

مارافسان

لغت نامه دهخدا

مارافسان. [ اَ ] ( نف مرکب ) بمعنی مارافسار است که مارگیر... باشد. ( برهان ). رجوع به مارافسا و مارافسای شود.


کلمات دیگر: