برونسپاری
تصدی گری
پیشنهاد کاربران
عهده دار کاری شدن
Governance [در مقام قیاس با good governanc به معنای تولی گری ]
عهده دار بودن
عهده دار بودن کاری
عهده دار بودن کاری
به عهده گرفتن کاری در حیطه وظیفه
قبول کردن کاری و پذیرفتن کاری
مسئولیت پذیری ، پذیرفتن یا قبول کردن چیزی
کلمات دیگر: