chasten, objurgate, reprehend
گوشمالی دادن
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱ - سیاست کردن ادب کردن تنبیه کردن گوشمالی دادن : و هر که ظلم کردی بر رعیت گوشمال دادی. ۲ - بلرزه و ارتعاش در آوردن سیمهای ساز های زهی و کوک کردن آنها .
پیشنهاد کاربران
به خدمت کسی رسیدن
کلمات دیگر: