روح هراسی یا ترس از ارواح در بسیاری از فرهنگهای بشری مبتنی بر این باور است که برخی از ارواح ممکن است نسبت به مردم بدخواه بوده و برای آن ها خطرناک باشند . ( گستره ای از انواع نگرش ها ممکن است نسبت به این موضوع وجود داشته باشد، از جمله نگرش شیطنت آمیز، نگرش مهربانانه، نگرش بی تفاوت، و غیره).
قبیلهٔ واری
ترس از ارواح که گاهی اوقات با عنوان فاسموفوبیا phasmophobia به آن اشاره می شود، به غلط با عنوان اسپکتروفوبیا spectrophobia یا آئینه هراسی نیز خوانده شده است، در حالیکه کلمه اخیر یک لغت تثبیت و تعیین شده (پذیرفته شده) برای ترس از آینه ها یا ترس از بازتاب تصویر فرد می باشد.
اعتقاد راسخ به وجود ارواح توسط بسیاری از مذاهب و ادیان غربی به عنوان یک خرافه در نظر گرفته می شود . به عنوان مثال، در آئین مسیحیت، مرده ها تا روز قیامت در بهشت یا جهنم به سر می برند. همچنین از دیدگاه عقل گرایی فلسفی نیز به طور کلی اعتقاد عمومی به ارواح، خرافات محسوب می شود. با این حال هنوز هم، ترس از ارواح یا همان روح هراسی، حتی در جوامع پسا صنعتی پدیده گسترده ای می باشد. فیلسوفی به نام «توماس . و . موریس» در این ارتباط نوشته است :
«... من کاملاً آگاه هستم که ترس از ارواح در تضاد با علم، عقل و دین می باشد. اما با این وجود اگر من یک شب به تنهایی در یک گورستان ماندن محکوم شده باشم ، <...> و من از قبل بدانم که شاخه های درختان با سر و صدا شکسته خواهند شد و باد زوزه خواهد کشید و زاری خواهد کرد و حرکات و جنبش های نصفه و نیمه ای در تاریکی آنجا دیده خواهد شد، با این وجود، پس از اینکه من، قورباغه وار، به سمت قبرستان راهپیمایی کردم، ترس و وحشت را هر بار که یکی از این چیزها اتفاق بیافتد، احساس خواهم نمود...»در بسیاری از محاسبات سنتی، اغلب تصور می شود که ارواح همان افراد فوت شده ای هستند که به دنبال انتقام گرفتن هستند یا به خاطر کارهای بدی که در طول زندگی انجام داده اند، بر روی زمین زندانی شده اند. ظهور ارواح اغلب به عنوان فال یا نشانه ای از مرگ محسوب می شود. اینکه فردی دوگانه ای شبح وار از خودش را ببیند، یک فال وابسته به مرگ به شمار می رود.برخی از دانشمندان گفته اند که اعتقاد داشتن به ارواح و ترس از آن ها و دیگر موجودات مافوق طبیعی، همچون اشباح و اجنه و خدایان، یک نوع مکانیزم کنترل اجتماعی است. یافته های انسان شناسی به نام «جان وایتینگ» که بر روی فرهنگ های مختلف مطالعاتی دارد، نشان می دهد که میان ترس از ارواح و کمبود میزان آزاد گذاشتن (کمبود مساهله و اغماض) در دوران طفولیت و همینطور شدت مجازات کودکان برای پرخاشگری رابطه ای وجود دارد. مشاهدات انجام شده در این فرهنگ ها، به این فرضیه منجر شده است که آداب و رسوم عزاداری در این فرهنگها برای محافظت زنده ها از ارواح اجدادی طراحی شده اند.
قبیلهٔ واری
ترس از ارواح که گاهی اوقات با عنوان فاسموفوبیا phasmophobia به آن اشاره می شود، به غلط با عنوان اسپکتروفوبیا spectrophobia یا آئینه هراسی نیز خوانده شده است، در حالیکه کلمه اخیر یک لغت تثبیت و تعیین شده (پذیرفته شده) برای ترس از آینه ها یا ترس از بازتاب تصویر فرد می باشد.
اعتقاد راسخ به وجود ارواح توسط بسیاری از مذاهب و ادیان غربی به عنوان یک خرافه در نظر گرفته می شود . به عنوان مثال، در آئین مسیحیت، مرده ها تا روز قیامت در بهشت یا جهنم به سر می برند. همچنین از دیدگاه عقل گرایی فلسفی نیز به طور کلی اعتقاد عمومی به ارواح، خرافات محسوب می شود. با این حال هنوز هم، ترس از ارواح یا همان روح هراسی، حتی در جوامع پسا صنعتی پدیده گسترده ای می باشد. فیلسوفی به نام «توماس . و . موریس» در این ارتباط نوشته است :
«... من کاملاً آگاه هستم که ترس از ارواح در تضاد با علم، عقل و دین می باشد. اما با این وجود اگر من یک شب به تنهایی در یک گورستان ماندن محکوم شده باشم ، <...> و من از قبل بدانم که شاخه های درختان با سر و صدا شکسته خواهند شد و باد زوزه خواهد کشید و زاری خواهد کرد و حرکات و جنبش های نصفه و نیمه ای در تاریکی آنجا دیده خواهد شد، با این وجود، پس از اینکه من، قورباغه وار، به سمت قبرستان راهپیمایی کردم، ترس و وحشت را هر بار که یکی از این چیزها اتفاق بیافتد، احساس خواهم نمود...»در بسیاری از محاسبات سنتی، اغلب تصور می شود که ارواح همان افراد فوت شده ای هستند که به دنبال انتقام گرفتن هستند یا به خاطر کارهای بدی که در طول زندگی انجام داده اند، بر روی زمین زندانی شده اند. ظهور ارواح اغلب به عنوان فال یا نشانه ای از مرگ محسوب می شود. اینکه فردی دوگانه ای شبح وار از خودش را ببیند، یک فال وابسته به مرگ به شمار می رود.برخی از دانشمندان گفته اند که اعتقاد داشتن به ارواح و ترس از آن ها و دیگر موجودات مافوق طبیعی، همچون اشباح و اجنه و خدایان، یک نوع مکانیزم کنترل اجتماعی است. یافته های انسان شناسی به نام «جان وایتینگ» که بر روی فرهنگ های مختلف مطالعاتی دارد، نشان می دهد که میان ترس از ارواح و کمبود میزان آزاد گذاشتن (کمبود مساهله و اغماض) در دوران طفولیت و همینطور شدت مجازات کودکان برای پرخاشگری رابطه ای وجود دارد. مشاهدات انجام شده در این فرهنگ ها، به این فرضیه منجر شده است که آداب و رسوم عزاداری در این فرهنگها برای محافظت زنده ها از ارواح اجدادی طراحی شده اند.
wiki: روح هراسی