کلمه جو
صفحه اصلی

یافی

لغت نامه دهخدا

یافی. ( ص نسبی ) منسوب به یافا. رجوع به یافا شود.

یافی. ( اِخ ) عمربن محمد بکری یافی مکنی به ابوالوفا و ملقب به قطب الدین ،شاعر و عالم به فقه حنفی و حدیث و ادب بود. در یافازاده شد و در دمشق به سال 1233 هَ. ق. ( 1818 م. ) درگذشت. دیوان شعر و رسائلی دارد. ( از اعلام زرکلی ).

یافی . (اِخ ) عمربن محمد بکری یافی مکنی به ابوالوفا و ملقب به قطب الدین ،شاعر و عالم به فقه حنفی و حدیث و ادب بود. در یافازاده شد و در دمشق به سال 1233 هَ . ق . (1818 م .) درگذشت . دیوان شعر و رسائلی دارد. (از اعلام زرکلی ).


یافی . (ص نسبی ) منسوب به یافا. رجوع به یافا شود.



کلمات دیگر: