(مصدر ) هاله افتادن : (( تاخط بدورماه رخت هاله بسته است ازهاله مه بحلق. ماتم نشسته است . ) ) ( صائب )
هاله بستن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
هاله بستن. [ ل َ / ل ِ ب َ ت َ ] ( مص مرکب ) به وجود آوردن هاله بر گرد چیزی :
تا خط به دور ماه رخت هاله بسته است
از هاله مه به حلقه ماتم نشسته است.
تا خط به دور ماه رخت هاله بسته است
از هاله مه به حلقه ماتم نشسته است.
صائب ( از ارمغان آصفی ).
کلمات دیگر: