کلمه جو
صفحه اصلی

ابسال

فارسی به انگلیسی

spring

فرهنگ اسم ها

اسم: آبسال (دختر) (فارسی) (تلفظ: absal) (فارسی: آبسال) (انگلیسی: absal)
معنی: باغ، بستان، بهار

فرهنگ فارسی

( آبسال ) ( اسم ) بهار . در فرهنگها آبسال و آبسالان را بمعنی باغ گرفته اند و صحیح نیست . ( مینوی ).
باغ حدیقه
آبسالان:فصل بهار، موسم بارندگی، سال پر آب وباران، به معنی باغ و بوستان

فرهنگ معین

( آبسال ) (اِمر. ) بهار، آبسالان .

لغت نامه دهخدا

( آبسال ) آبسال. ( اِ مرکب ) باغ. حدیقه :
همی تابد ز چرخ سبز عیوق
چو آتش بر صحیفه ی ْ آبسالی.
ناصرخسرو.

ابسال. [ اِ ] ( ع مص ) گرو کردن. به گرو دادن. || به هلاک سپردن. || حرام کردن چیزی. || دل نهادن بر. || پختن و خشک کردن غوره ٔخرما. || به معرض نهادن. عرضه کردن. || در خذلان گذاشتن. ( زوزنی ). بخواری گذاشتن.

ابسال . [ اِ ] (ع مص ) گرو کردن . به گرو دادن . || به هلاک سپردن . || حرام کردن چیزی . || دل نهادن بر. || پختن و خشک کردن غوره ٔخرما. || به معرض نهادن . عرضه کردن . || در خذلان گذاشتن . (زوزنی ). بخواری گذاشتن .


فرهنگ عمید

۱. به گرو دادن، گرو کردن.
۲. حرام کردن چیزی.

دانشنامه عمومی

آبسال. آبسال، شرکت لوازم خانگی ایرانی است، که در زمینه تولید و توزیع کولرهای آبی، بخاری های گازسوز، اجاق گاز، ماشین های ظرف شویی و لباسشویی فعالیت می کند.
آبسال
شرکت سهامی عام
شرکت آبسال در سال ۱۹۵۶ میلادی، تأسیس شد و تا سال ۱۹۸۳ تحت نام یونیورسال پی ال سی شناخته می شد، سپس به آبسال تغییر نام داد. شرکت آبسال هم اکنون مالک شبکه ای از ۳۴۸ شعبه در سراسر ایران می باشد، که از طریق آن کالاها و خدمات پس از فروش خود را عرضه می دارد.
بخشی از از سهام شرکت آبسال در بورس اوراق بهادار تهران مبادله می شود. دفتر مرکزی این شرکت در تهران قرار دارد.

جدول کلمات

آبسال
باغ , بوستان

پیشنهاد کاربران

آبسال : فصل بهار، سال پر آب و باران، دایه پسر پادشاه یونان .

یارسلامان


کلمات دیگر: