(دُ ) (اِمر. ) ۱ - مجازاً به معنای تکبر و خودبینی . ۲ - هستی و لوازم آن .
باد و بود
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
باد و بود. [ دُ ] ( اِ مرکب ، از اتباع ) روزگار و زمانه. حکیم سنایی فرماید :
هرکه چون عیسی از شره بجهد
از غم باد و بود خود برهد.
هرکه چون عیسی از شره بجهد
از غم باد و بود خود برهد.
سنائی ( از شرح حدیقه ) ( از آنندراج ).
ظاهراً مرادف بود و نبود، هست و نیست ، گذشته و آینده هم باشد.کلمات دیگر: