لفظی است مختصر که از برای یهوه استعمال میشود و این لفظ بمعنی قائم بالذات است
یاه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
یاه . (ع ص ) خوب . (از دزی ج 2 ص 848).
یاه . (اِخ ) لفظی است مختصر که ازبرای یهوه استعمال میشود و این لفظ به معنی قائم بالذات است . (قاموس کتاب مقدس ). || کلمه ای که به تکرار در طلسمات می آورده اند،در کاردی نویسند و آن را به زبان لیسند: یا اﷲ یا اﷲ، یا قدوس (3بار)، یایا (5 بار)... یاه یاه (6بار).و رجوع به ذیل تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ص 155 شود.
یاه. ( ع ص ) خوب. ( از دزی ج 2 ص 848 ).
یاه. ( اِخ ) لفظی است مختصر که ازبرای یهوه استعمال میشود و این لفظ به معنی قائم بالذات است. ( قاموس کتاب مقدس ). || کلمه ای که به تکرار در طلسمات می آورده اند،در کاردی نویسند و آن را به زبان لیسند: یا اﷲ یا اﷲ، یا قدوس ( 3بار )، یایا ( 5 بار )... یاه یاه ( 6بار ).و رجوع به ذیل تذکره داود ضریر انطاکی ص 155 شود.
یاه. ( اِخ ) لفظی است مختصر که ازبرای یهوه استعمال میشود و این لفظ به معنی قائم بالذات است. ( قاموس کتاب مقدس ). || کلمه ای که به تکرار در طلسمات می آورده اند،در کاردی نویسند و آن را به زبان لیسند: یا اﷲ یا اﷲ، یا قدوس ( 3بار )، یایا ( 5 بار )... یاه یاه ( 6بار ).و رجوع به ذیل تذکره داود ضریر انطاکی ص 155 شود.
دانشنامه عمومی
یاه (مصری: jˁḥ، قبطی: ⲟⲟϩ) یک الهه قمری (مؤنث نیست) در دین باستانی مصر می باشد. واژه jˁḥ صرفاً یعنی «قمر».
رع
با فرارسیدن پادشاهی نوین مصر (قرن ۱۶ تا ۱۱ پیش ازمیلاد) او از دیگر ایزدان مرتبط با قمر، تحوت و خونس، کم تر برجسته بود.
رع
با فرارسیدن پادشاهی نوین مصر (قرن ۱۶ تا ۱۱ پیش ازمیلاد) او از دیگر ایزدان مرتبط با قمر، تحوت و خونس، کم تر برجسته بود.
wiki: یاه
کلمات دیگر: