کلمه جو
صفحه اصلی

هالس

لغت نامه دهخدا

هالس. [ل ِ ] ( ع ص ) لاغر. سبک اندام. واحدالهوالس. ( از اقرب الموارد ) ( المنجد ) ( منتهی الارب ). رجوع به هوالس شود.

هالس. ( اِخ ) استفن. کشیش فیزیولوژیست و شیمی دان وکاشف معروف انگلیسی در سال 1677 م. در بکسبورن کنت متولد شد. ابتدا در یک کالج مذهبی تحصیل کرد و سپس در دانشگاه کیمبریج به تحصیل پرداخت. وی مطالعات عمیقی در فیزیولوژی گیاهی و حیوانی کرد. بیشتر شهرت وی بواسطه سلسله مقالاتی است که انتشار داد. جلد اول آنها مربوط به سبزیهاست و جلد دوم راجع به خون ، مهمترین اهمیت را در اثبات عقیده گردش و دوران خون بعداز ویلیام هاروی که کاشف آن بود دارد. هالس در سال 1761 م. وفات یافت. ( از دائرة المعارف بریتانیکا ).

هالس . (اِخ ) استفن . کشیش فیزیولوژیست و شیمی دان وکاشف معروف انگلیسی در سال 1677 م . در بکسبورن کنت متولد شد. ابتدا در یک کالج مذهبی تحصیل کرد و سپس در دانشگاه کیمبریج به تحصیل پرداخت . وی مطالعات عمیقی در فیزیولوژی گیاهی و حیوانی کرد. بیشتر شهرت وی بواسطه ٔ سلسله مقالاتی است که انتشار داد. جلد اول آنها مربوط به سبزیهاست و جلد دوم راجع به خون ، مهمترین اهمیت را در اثبات عقیده ٔ گردش و دوران خون بعداز ویلیام هاروی که کاشف آن بود دارد. هالس در سال 1761 م . وفات یافت . (از دائرة المعارف بریتانیکا).


هالس . [ل ِ ] (ع ص ) لاغر. سبک اندام . واحدالهوالس . (از اقرب الموارد) (المنجد) (منتهی الارب ). رجوع به هوالس شود.


دانشنامه عمومی

هالس (پاساو). هالس (به آلمانی: Hals) یک منطقهٔ مسکونی در آلمان است که در پاساو واقع شده است.
فهرست شهرهای آلمان


کلمات دیگر: