کلمه جو
صفحه اصلی

پز دادن


برابر پارسی : خودنمایی

فارسی به انگلیسی

to show off


boast, flaunt, roister


فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- افاده کردن فیس کردن تکبر فروختن پز آمدن .۲- در معرض نور گذاشتن دوربین عکاسی در مدت لازم .

لغت نامه دهخدا

پز دادن. [ پ ُ دَ ] ( مص مرکب ) ( از پز فرانسه ) به کبر نمودن شأن و منزلت یا جامه های قیمتی خود را. به هیأت ولباس خود تظاهر کردن. خودنمائی کردن. تکبر نمودن.

واژه نامه بختیاریکا

( پِز دادِن ) بدکاره بودن؛ سالم نبودن کامل

پیشنهاد کاربران

You are always braging
تو یه سره داری پز میدی

To show off = پز دادن، معلوم کردن، به نمایش گذاشتن

فخر فروختن

مغرور شدن به خود


کلمات دیگر: