کلمه جو
صفحه اصلی

تجدید حیات


برابر پارسی : باززیستی

فارسی به انگلیسی

rebirth, resurrection, revival

مترادف و متضاد

resurgence (اسم)
تجدید فعالیت، تجدید حیات، بازخیز

rebirth (اسم)
تجدید حیات، تولد تازه، باز زاد، تولد روحانی

revitalization (اسم)
تجدید حیات

rejuvenescence (اسم)
تجدید حیات، نوگشتگی، تجدید جوانی

renascence (اسم)
تجدید حیات، نوزایش، زندگی مجدد، تولد مجدد

revivification (اسم)
بهوش اوردن، تجدید حیات، باز جان بخشی، رونق تازه

دانشنامه عمومی

تجدید حیات (دکتر هو). تجدید حیات یکی از توانایی های بیولوژیکی اربابان زمان در سریال دکتر هو است. این فرایند به اربابان زمان که پیر شده اند یا زخمی مرگبار دارند دستخوش تغییر و تحولی فیزیکی شوند و شخصیت خود را تا حدودی تغییر دهند. هر ارباب زمان به طور معمول تا 12 بار میتواند این کار را انجام دهد.

فرهنگ فارسی ساره

باززیست


پیشنهاد کاربران

نوزایی

آمیخته واژه ی �باززیستی� که در بالا از آن یاد شده به آرش �تجدید حیات� نیست و حتا تا اندازه ای سرهمبندی شده ی بی آرش و مانشی است؛ کاربرد آمیخته واژه ی �نوزیستی� از آن بهتر و �نوزایی� از آن هم بهتر است.

رنسانس، نوزایی، باززیستی


کلمات دیگر: