مترادف چپ اندر قیچی : کج ومعوج، ضربدری، بی نظم، پراکنده
چپ اندر قیچی
مترادف چپ اندر قیچی : کج ومعوج، ضربدری، بی نظم، پراکنده
فرهنگ فارسی
( اسم ) کج و معوج .
فرهنگ معین
(چَ. اَ دَ. قِ ) (اِمر. ) (عا. ) کج و معوج .
اصطلاحات
معنی اصطلاح -> چپ اندر قیچی
بی هیچ نظم معین؛ پراکنده
مثال:
آنقدر مست بود که چپ اندرقیچی راه می رفت و به عابران تنه می زد.
بی هیچ نظم معین؛ پراکنده
مثال:
آنقدر مست بود که چپ اندرقیچی راه می رفت و به عابران تنه می زد.
کلمات دیگر: