مترادف تجلی گاه : جلوه گاه، مظهر
تجلی گاه
مترادف تجلی گاه : جلوه گاه، مظهر
فرهنگ فارسی
تجلی کده .
لغت نامه دهخدا
تجلی گاه. [ ت َ ج َل ْ لی ] ( اِ مرکب ) تجلی کده. ( ناظم الاطباء ) :
هوای تاخت بر جان آه گردید
ولی چون شد تجلی گاه گردید.
توان گر پای تا سر اشک شد نتوان چکید اینجا.
هوای تاخت بر جان آه گردید
ولی چون شد تجلی گاه گردید.
محمد زمان راسخ ( از آنندراج ).
طپیدن ره ندارد در تجلی گاه حیرانی توان گر پای تا سر اشک شد نتوان چکید اینجا.
بیدل ( ایضاً ).
و رجوع به تجلی کده شود.کلمات دیگر: