کلمه جو
صفحه اصلی

باوجود


مترادف باوجود : باعرضه، باکفایت، کارآ، کاردان، لایق

متضاد باوجود : نالایق

فارسی به انگلیسی

despite, after, for, notwithstanding, regardless, with, in spite of, of personality, efficient

despite


فارسی به عربی

علی الرغم من

مترادف و متضاد

باعرضه، باکفایت، کارآ، کاردان، لایق ≠ نالایق


notwithstanding (قید)
باوجود اینکه، باوجود

despite (حرف اضافه)
مخالف، با وجود، علیرغم، با اینکه

notwithstanding (حرف اضافه)
مخالف، با وجود، علیرغم، باوجود اینکه

but (حرف اضافه)
جز، بدون، بل، با وجود، باستثنای

فرهنگ فارسی

با کفایت با عرضه

لغت نامه دهخدا

باوجود. [ وُ ] ( ص مرکب ) باکفایت. باعرضه. باشخصیت. کس. صاحب وجود. || ( بکسرِحرف آخر یعنی «دال »، حرف اضافه مرکب و گاه حرف ربطمرکب ) اگرچه. با وصف ِ. ( آنندراج ). با وجود اینها. با همه اینها. با این وجودها. و رجوع به وجود شود.

پیشنهاد کاربران

علی رغم


کلمات دیگر: