کلمه جو
صفحه اصلی

تپق


مترادف تپق : گرفتگی زبان، زبان گرفتگی، لکنت ناگهانی، لکنت آنی، تته پته

فارسی به انگلیسی

fetlock, stumble


fetlock, stumble, fluff

مترادف و متضاد

گرفتگی‌زبان، زبان‌گرفتگی، لکنت‌ناگهانی، لکنت آنی، تته‌پته


fetlock (اسم)
موی پشت پای اسب، تپق، طوپاق، مچ پای اسب، موی تپق

فرهنگ فارسی

لکنت، ناگهانی زبان هنگام حرف زدن
( اسم ) گرفتگی زبان .

فرهنگ معین

(تُ پُ ) (اِ. ) لغزش ناگهانی زبان هنگام حرف زدن .

لغت نامه دهخدا

تپق. [ ت ُ پ ُ ] ( ترکی ، اِ ) استخوان شتالنگ. ( فرهنگ نظام ). لفظ مذکور با مصدر زدن ( تبق زدن ) استعمال میشود. ( فرهنگ نظام ). رجوع به تبق زدن شود.

فرهنگ عمید

لکنت ناگهانی زبان هنگام حرف زدن.

گویش مازنی

/tappogh/ سکندری خوردن – به زمین افتادن هنگام راه رفتن - لکنت زبان

۱سکندری خوردن – به زمین افتادن هنگام راه رفتن ۲لکنت زبان ...


پیشنهاد کاربران

سکندری کلام


کلمات دیگر: